۱۳۸۸/۰۹/۱۸


چه ابلهانه پندارند
که با پاره کردن شناسنامه ها
فراموش می شود نام پدر ز خاطر ما.....

۱۳۸۸/۰۶/۲۵


بنام خداوند سبز انديش

روز قدس اين بار براي ايرانمان مي آييم...

۱۳۸۸/۰۴/۱۰


نسلي سوخته به رنگ سبز...

نسل سوم

نسل سبز

نسل عاشق

نسلي سوخته

كاش رنگ راي ما را نيز ببينند....

۱۳۸۸/۰۳/۱۰



شايد آن زمان به ذهن كسي خطور نمي كرد مسافر نوجوان 12 ساله اي كه از محله نوبر بازارچه حاج اسماعيل به مقصد تهران عزيمت مي كند روزگاري نخست وزير بحراني ترين شرايط كشور در سده اخير شده و دوشادوش مجاهدان راه خدا در سنگر نبرد حق عليه باطل، تاريخ ايران اسلامي را در مطلع فجر شكوهمند انقلاب، به سوي عزت و تعالي مشايعت نمايد । پدرش كه از سلسله سادات موسوي و اصالتاً اهل خامنه( 75 كيلومتري تبريز) و فردي معتقد و مكتبي و مورد اعتماد مردم و همشهريان بود(بحمدالله اكنون در قيد حيات است) براي رونق كسب و كار خويش(تجارت چاي و برنج) در سال 1332 از تبريز به تهران عزيمت نموده و به همراه همسر و 3 پسر و 2 دختر خود در شرايطي كه اوضاع آشفته سياسي كشور در پهلوي دوم وضعيت بغرنج اقتصادي را پديدار ساخته بود پايتخت را براي سكونت و كسب برگزيد । مير حسين( متولد 7 مهر 1320) در خانواده اي سنتي و مكتبي راه رشد را پيمود، اما دست تقدير الهي سرمايه هاي ارزنده آينده ايران سرفراز را به رود مواج اراده ملتي استبداد ستيز و عدالتخواه پيوند داد تا نهضتي عظيم و همتي قويم، جريان تاريخ را منطبق با وعده الهي « ان الارض يرثها عبادي الصالحون» رقم زند و انقلاب مكتبي ملت ايران در عصر فراموشي خدا و معنويت، طنين توحيد و نداي قرآن و عترت(ع) را به گوش جهانيان برساند و مردي از تبار موسي، سلسله جنبان احياي اسلام ناب محمدي و معمار نظام بديع مردم سالاري ديني در قرن بيستم گردد وامروز بار ديگر موسوي مي آيد تا عدالت نيز به اين مملكت بر گردد و بار ديگر جوانان به ايران خويش افتخار كنند:

۱۳۸۸/۰۲/۰۹


بنده عشق...

خدایا آن کس که تو را شناخت جان راچه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هردوجهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند...

۱۳۸۸/۰۱/۱۸

نسخ سيگار....
برگشتم اما داغون اما باز نيشم بازه
آخه اينجا دنيا كامل سياه بود وبوي خون مي داد
پسرك عاشق خسته و در موندس
جنون كفر دارم
كبوترام همه رفتن
اما من.....
بال رفتن نداشتم و فقط افسوس با كمكي گريه ....
چقدر دور افتادم
چقدر بي رفيقم
چقدر.....
مرگم پس ديگه سلام............................................................................................

۱۳۸۷/۱۱/۱۷


من....

۱۳۸۷/۱۰/۲۶


غزه در خون....
چه بد شده ايم باسكوت خود....
بيش از هزار قرباني در بيست روز سكوت ما تقديم خدا.....
واي بر ما كه فرياد نساء سه ساله را نشنيديم ....
نفرين بر اين خواب ....
چگونه از تو كمك بجويم اي حسين در روز رستاخيز ؟؟؟؟
حال آنكه فقط سكوت كردم.....
و اين كودك كه حتي معني زندگي را نفهميد اما به كدامين گناه اورا كشتند....

۱۳۸۷/۱۰/۰۹


كربلاي امروز كجاست.....؟
از غزّه نوای "هَل مِن ناصر یَنصُرُنی" به گوش می رسد
در آستانهء محرّم الحرام، ما در کدامین سپاهیم؟ حسینیان، یزیدیان یا نظاره گران
اُذِنَ لِلّذینَ یُقاتلونَ بأنّهُم ظُلِموا وَ إنّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیرُ
الّذینَ اُخرجوا مِن دیارهِم بغَیر حَق ٍ إلّا أن یَقُولُوا رَبُّنا اللهُ وَ لَو لا دَفعُ اللهِ النّاسَ بَعضَهم ببَعض ٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَ بیَعٌ وَ صَلواتٌ وَ مَساجدُ یُذکَرُ فیها اسمُ اللهِ کَثیراً وَ لَیَنصُرَنّ اللهُ مَن یَنصُرُهُ انّ اللهَ لَقویُّ عزیزٌ

به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازهء جهاد داده شده است. چرا که مورد ستم قرار گرفته اندو خدا بر یاری آنها تواناست.
همانا که از خانه و شهر خود به ناحق رانده شده اند، جز اینکه می گفتند: " پروردگار ما، خدای یکتاست" و اگر خداوند بعضی مردم را به وسیلهء بعضی دیگر دفع نکند دیرها و صومعه ها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار بُرده می شود، ویران می گردد و خداوند کسانی را که یاری او کنند( و از آئینش دفاع نمایند) یاری می کند، خداوند قوی و شکست ناپذیر است.

آیات 39و40 سورهء حج

۱۳۸۷/۰۹/۱۱




پرازسياه و سفيدي در سكوت خودم......