۱۳۸۷/۰۶/۲۸



من رفتم...
با همه خوبیها و بدی هایم...
اما تو...
تویی که می مانی...
تویی که می دانم پس از رفتن من قطره ای اشک نخواهی ریخت...
آری...
با تو هستم...
هروفت آسمان ابری شد
به یاد بغضهای فروخفته من به آسمان نگاه کن و به یاد من باش...
هروقت گرمای خورشید تورا به ستوه آورد،یاد من باش که آتش عشقت امانم را بریده بود...
هروقت نیلوفری تنها را در مرداب دیدی
به یاد تنهایی من بیفت که در مرداب دنیا بدون تو و به عشق تو زنده بود...
می دانم هیچگاه دلتنگ من نخواهی شد...
هیچگاه ذره ای از عشق من در وجودت رخنه نخواهد کرد...
اما...
ازتو می خواهم اجازه بدهی تا در گوشه یاد تو بمانم....
وفقط اشك.......

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام نازنین دوست
بسیار زیبا بود
درود

iman گفت...

سلام
انشالله بعد ماه رمضون می آپم...
التماس دعا.

[آی من].